محمد صدرا حقشناس گرگابیمحمد صدرا حقشناس گرگابی، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

برای محمدصدرای کوچولو

بازی با دوست جون ها!

بازی کردن با نینی های هم سن وسال موقعیتی است که توی جامعه فعلی ما،جزو گنج های نابی است که همه ی نینی های دوست داشتنی مثل شما پسر عسلم بهش نیاز دارید و خیلی ازش لذت می برید جونم.هیجان بازی کردن توی این لحظات رو می شه توی چشم های نازتون دید.لذتی که در لحظه لحظه ی بچگی من جاری بود و جایش رو هیچ چیز نمی تونه پر بکنه...چه فلسفی...قربونت برم مامانی،که چه قدر سریع داری بزرگ می شی و اون قدری اقا شدی که می تونی از فضای پارک لذت ببری.می تونی توی محیط پارک سرگرم بشی‌هیچ فکر نمی کردم که با هم بریم پارک.مامانی با یه اقاپسر خوش تیپ جیگر...با هم رفتیم پارک...بوستان خانواده.وسایل بازی مدرن داره.گروهی بازی کردن رو فراهم کردند.مثلا یه الهکلنگ که در ان وا...
24 شهريور 1394

بلی عزیزم!

اپشن جدید به سخن اومدن شما پسر عزیزم ،خیلی بامزه و هیجان انگیزه جونم.خیلی شوق داشتم تا صدای شما رو بشنوم.واقعا که خیلی زیاد بامزه است که یک نینی کوچولو بتونه حرف بزنهذمثل بزرگ ترها.البته اون جای قضیه سخت می شه که خیلی باید حواس بزرگ ترها به شما باشه.چون طوطی کوچولوی خونه،حواس شنوایی اش به شدت فعال و پیگیره تا یه چیزی توشه بگیره و اون رو تکرار کنه.یه وقتی ،یه کلمه ای،دیگه نمی شه از حافطه اش هم پاکش کرد.خیلی خیلی سخته.مامانی خیلی منتظر بودم تا صدای قشنگت رو بشنوم.از اون جایی که کلا از عنفوان نینی ای علاقه ی خاصی به تلفن،موبایل و ای فون داشتی و خیلی توی کفش بودی و هستی،اولین کلمه ای که گفتی و اپشن سخن گویی ات فعال شد،بلی بود که یه روز بعدش کلمه...
19 شهريور 1394

رویش مرواریدهای سیزدهم،چهاردهم و پانزدهم و شانزدهم

رویش دندون دردسریه که همه نینی کوچولوها باهاش دست و پنجه نرم می کنند.دردسری که دردناکه و حوصله نینی ها سر می بره و طاقتشون رو طاق می کنه.قربونت برم مامانی که زیاد اهل گریه نیستی و توی این وضعیت سخت خیلی با مامانی کنار می ایی جونم.همش دهنت رو باز می کنی که مثلا می خواهی گاز بگیره،که البته همیشه فقط ادایش رو در میاری...یا همش می خوای شیر بخوری و حوصله نداری.یه حالتی مثل سرماخوردگی هم بهت دست می ده.عزیزدلم،نفسم.بالاخره الان صاحب شانزده تا مروارید خوشگل و نازی ...خدا قوت قربونت برم
16 شهريور 1394
1